مشکل یک پزشک با ملکه گوگلرها
مشکل یک پزشک با «ملکه همه گوگلرها»!
یک ماه پیش، «تایم» مقالهای نوشته بود با عنوان When the Patient Is a Googler یا وقتی یک بیمار گوگلر است. (اهل جستجو در گوگل است)
این مقاله به وسیله دکتر اسکات هیگ Scott Haig، استادیار ارتوپدی دانشگاه کلمبیا نوشته شده بود. او مقالهاش را با توصیف «سوزان»، بیماری که که به نظر میرسید هنگام صحبت تلفنی با دکتر هیگ مشغول گوگل کردن این پزشک است، شروع کرده است.
دکتر هیگ این خانم را به سبب اطلاعاتی که از اینترنت به دست آورده بود، تحقیر کرده بود، فرزندش را یک هیولای کوچک و خود سوزان را به سبب سؤالهای زیادی که بعد از مطالعه منابع اینترنتی داشت، یک مزاحم نامید.
سوزان حتی دکتر هیگ را با جستجوهای اینترنتی انتخاب کرده بود، او اطلاعات خوبی در مورد تحصیلات این پزشک داشت، یک مقاله او را خوانده بود، وابستگی او را به دانشگاه میدانست و میدانست او در کجا زندگی میکند.
اما مشکل اصلی دکتر هیگ با این بیمار، اطلاعاتش نبود. این روزها به سادگی میشود اطلاعات زیادی را با جستجوی اینترنتی علایم و نشانههای بیماریها به دست آورد. اما آیا هر کسی مهارت و تجربه فهم این اطلاعات را دارد؟
مقاله دکتر هیگ، خشم اشخاصی را که باور داشتند بیماران میتوانند و باید خود را به اسلحه دانش مجهز کنند، برانگیخت. یکی از این افراد خانم «مری شامون»، صاحب یک وبلاگ محبوب در مورد بیماریهای تیروئید در سایت About.com بود. او در این وبلاگ نوشت که پزشکانی نظیر دکتر هیگ احساس میکنند که از جانب بیمارانی که اطلاعات زیادی از اینترنت به دست آوردهاند، تهدید میشوند.
دکتر هیگ در آخر مقالهاش در تایم نوشت که طبابت بیمار خانم سوزان را نپذیرفت و او را به پزشک ارتوپد دیگری معرفی کرد.
اما همه پزشکان مثل دکتر هیگ عمل نمیکنند، پزشکانی هم مثل دکتر «وس دیموف» دارنده وبلاگ Clinical Cases and Images هم هستند که بیماران را تشویق میکنند، در مورد بیماریشان تحقیق کنند.
این بلاگر پزشک در پستی که در مورد همین مطلب نوشته، لینکی هم به این پست وبلاگ رسمی گوگل داده است که در آن نوشته شده است که خود گوگل چندان با استفاده از «گوگل» به عنوان یک فعل موافق نیست. این را میدانستید؟
یک ماه پیش، «تایم» مقالهای نوشته بود با عنوان When the Patient Is a Googler یا وقتی یک بیمار گوگلر است. (اهل جستجو در گوگل است)
این مقاله به وسیله دکتر اسکات هیگ Scott Haig، استادیار ارتوپدی دانشگاه کلمبیا نوشته شده بود. او مقالهاش را با توصیف «سوزان»، بیماری که که به نظر میرسید هنگام صحبت تلفنی با دکتر هیگ مشغول گوگل کردن این پزشک است، شروع کرده است.
دکتر هیگ این خانم را به سبب اطلاعاتی که از اینترنت به دست آورده بود، تحقیر کرده بود، فرزندش را یک هیولای کوچک و خود سوزان را به سبب سؤالهای زیادی که بعد از مطالعه منابع اینترنتی داشت، یک مزاحم نامید.
سوزان حتی دکتر هیگ را با جستجوهای اینترنتی انتخاب کرده بود، او اطلاعات خوبی در مورد تحصیلات این پزشک داشت، یک مقاله او را خوانده بود، وابستگی او را به دانشگاه میدانست و میدانست او در کجا زندگی میکند.
اما مشکل اصلی دکتر هیگ با این بیمار، اطلاعاتش نبود. این روزها به سادگی میشود اطلاعات زیادی را با جستجوی اینترنتی علایم و نشانههای بیماریها به دست آورد. اما آیا هر کسی مهارت و تجربه فهم این اطلاعات را دارد؟
مقاله دکتر هیگ، خشم اشخاصی را که باور داشتند بیماران میتوانند و باید خود را به اسلحه دانش مجهز کنند، برانگیخت. یکی از این افراد خانم «مری شامون»، صاحب یک وبلاگ محبوب در مورد بیماریهای تیروئید در سایت About.com بود. او در این وبلاگ نوشت که پزشکانی نظیر دکتر هیگ احساس میکنند که از جانب بیمارانی که اطلاعات زیادی از اینترنت به دست آوردهاند، تهدید میشوند.
دکتر هیگ در آخر مقالهاش در تایم نوشت که طبابت بیمار خانم سوزان را نپذیرفت و او را به پزشک ارتوپد دیگری معرفی کرد.
اما همه پزشکان مثل دکتر هیگ عمل نمیکنند، پزشکانی هم مثل دکتر «وس دیموف» دارنده وبلاگ Clinical Cases and Images هم هستند که بیماران را تشویق میکنند، در مورد بیماریشان تحقیق کنند.
این بلاگر پزشک در پستی که در مورد همین مطلب نوشته، لینکی هم به این پست وبلاگ رسمی گوگل داده است که در آن نوشته شده است که خود گوگل چندان با استفاده از «گوگل» به عنوان یک فعل موافق نیست. این را میدانستید؟
0 Comments:
Post a Comment
<< Home