Sunday, May 04, 2008

روزي دختر کوچکي از مرغزاري مي گذشت. پروانه اي را ديد بر سر تيغي گرفتار. با احتياط تمام پروانه را آزاد کرد. پروانه چرخي زد. پرکشيد و دور شد . پس از مدت کوتاهي پروانه در جامه پري زيبايي در برابر دختر ظاهر شد و به وي گفت:به سبب پاکدلي و مهربانيت آرزويي را که در دل داري بر آورده مي سازم. دخترک پس از کمي تامل پاسخ داد:من مي خواهم شاد باشم.
پري خم شد و در گوش دخترک چيزي زمزمه کرد و از ديده او نهان گشت. دخترک بزرگ مي شود. آن گونه که در هيچ سرزميني کسي به شادماني او نيست. هربار کسي راز شاديش را مي پرسد با تبسم شيرين بر لب مي گويد:من به حرف پري زيبايي گوش سپردم. زماني که به کهنسالي مي رسد. همسايگان از بيم آنکه راز جادويي همراه او بميرد، عاجزانه از او مي خواهند که آن رمز را به ايشان بگويد:به ما بگو پري به تو چه گفت؟ دخترک که اکنون زني کهنسال و بسيار دوست داشتني است، لبخندي ساده بر لب مي آورد و مي گويد:پري به من گفت همه انسانها با همه احساس امنيتي که به ظاهر دارند. به هم نيازمندند!.
« ما همه به هم نيازمنديم . »

وقتي که در شادي بسته ميشه، يه در ديگه باز ميشه ولي اغلب اوقات ما اينقدر به در بسته نگاه مي کنيم که اون دري رو نمي بينيم که واسمون باز شده.بذار اونقدر شادي داشته باشي که زندگيتو شيرين کنه،اونقدر تجربه که قويت کنه،اونقدر غم که انسان نگهت داره و اونقدر اميد که شادت کنه.

روشنترين آينده ها هميشه بر پايه يه گذشته فراموش شده بنا ميشه
تو نميتوني تو زندگي پيشرفت کني مگه اينکه اجازه بدي خطاها و رنجهاي روحي گذشتت از ذهنت بره.

شادترين مردم لزوما بهترين چيزا رو ندارن،اونا فقط از چيزايي که سر راهشون مياد بهترين استفاده رو مي کنن.


شاد و پیروز وسربلند باشید

احمد---اشکاوند

1 Comments:

Blogger Ocean said...

Hi Ahmad,

I hope is all well with you.
It is true that happiness is not depending on wealth or materialistic values, it is very related to how we feel and how we live.

Take care

3:56 AM  

Post a Comment

<< Home