Monday, June 19, 2006

معرفی شاعر طنز نویس معاصر:محمد علی افراشته

ارديبهشت 1338خاموشي افراشته شعر او طنز نبوددرد و غم مردم بود
ارديبهشت 1338 شاعری به خواب ابدی رفت، که مردمي ترين شاعر معاصر ايران بود. محمد علي افراشته. از ديگر قربانيان کودتای 28 مرداد. از جمله شرکت کنندگان در اولين کنگره نويسندگان و شعراي ايران بود و پس از چند سال که اشعار و نوشته هايش در مطبوعات وقت ايران منتشر شد، امتياز روزنامه "چلنگر" را گرفت و سردبير آن شد.مجموعه آثار او را نصرت الله نوح، پس از انقلاب جمع آوری کرد .آن دو شعرافراشته که در کنگره نويسندگان ايران خوانده شد:پالتو چهارده سالهاي چهارده ساله پالتو من اي رفته سرآستين و دامناي آنکه به پشت رورسيدي جرخوردي و وصله پينه ديديهرچند که رنگ ورو نداري وا رفته اي و اتو نداريگشته يقه ات چو قابد سمال صد رحمت حق و لنک بقالپاره پوره اي چو قلب مجنون چل تکه چو بقچه گلين جوناي رفته بناز وآمد باز صد بارگرو دکان رزازخواهم زتو ازطريق ياري امساله مرا نگه بدارياين بهمن ودي مرو توازدست تا سال دگر خدا بزرگستشغال محکوم« اي شغال تنه گنده، خپلهديدي افتاد دمت لاي تله؟خوب، بدجنس جد اندر جد دزدکارناکرده چه مي خواهي مزد؟بي شرافت به کدام استحقاقمي کني خربزه ها را تو قاچاق؟آخراي بي هنر و بي همه چيزکه ترا کرده عزيز جاليز؟نيمه شب بهرچه آئي پا بوسدزد دزدانه بري مرغ وخروس؟بي گذر نامه وبي پروانهچه زني هر وله دور لانهمالکي، باج زمين مي طلبي؟شيخي ازبابت دين مي طلبي؟مرغ بي وقت مگرچيزي خواندکه تناول بنمايد آخواندسيدي، عامي، تا خمس وذکواتبتو تقديم نمايم، بد ذات؟متولي دهات مائيبا شفا يافته، آقائي؟يا که هستي گل مولا درويشسرخرمن طلبي حصه خويش؟باري ازشرع مطهرگذريمازدرعدل مظفرنگريمچوب دارستي يا جنگل بانآدم ثبت، سجل يا نوغان؟بهراجباري ازرکن وستادآمدي يا به هواي مازاد؟پست امنيه فرستاده تو راببري خدمتشان مرغ مرا؟سوء پيشينه مگردارد آنسرديوارپريده حيوانبخش دارهستي يا فرمان دارشهردارهستي يا استاندار؟خط مگرداري ازآقاي وزيريا که دستورشفاهي ز امير؟بلا تشبيه رئيس الوزراءتوصيه کرده به جاليزتو را؟مگرازدفترمخصوص کسيبه تو داده سمت بازرسي؟ازسرشخم زدن تا خرمنشده يک دفعه کني ياري من؟هيچ درمدت عمرت يک باردستت ازبيل شده آبله دار؟هيچ شده يخ کني ازسرمائيهيچ شده غش کني ازگرمائياين همه پيش کشت اي نامردشد بگوئي نکند دستت درد؟حال اگرتوبه، وصيت دارياحمدي واربگو، مختاري.پوستت را کنم و کاه کنم سرجاليزبه دارت بزنمتنه لش، جاي گزين سرخرعبرت الناس شغالان دگررقص مطبوع کني برسردارمثل بعضي وزراء بلغارسخن برزگراينجا که رسيدازته قلب شغال آه کشيدگفت افسوس که بي تدبيريشيرموش هستي و موش شيري****دزد يک جوجه خروس، حلق آويزدزد ده دهکده آقا وعزيز؟دزد يک خربزه اندر سرداردزد صد قريه جناب سردار؟زالوي خون هزاران دهقانحضرت اشرف و خان و اعيان؟داشتي گرهنروعقل وکمالهمه بودند به عرف تو شغالdadbeh1320@yahoo.comدادبه پارسی

0 Comments:

Post a Comment

<< Home