Monday, March 19, 2007

کمی اجتماعی ،فرهنگی،اقتصادی،سیاسی

ما ايراني ‌ها صبح در تهران از خواب بيدار مي‌شويم . محل شرکت تجاري و مرکز خريدمان در دبي است . استعدادمان در تهران کشف شده ، اما نبوغ‌مان در اروپا شکوفا مي شود . براي تحصيل به فرانسه يا لندن مي‌رويم ، اما چون از کار در اروپا خوش‌مان نمي‌آيد ، در ايالات متحده آمريکا کار مي‌کنيم . و هر وقت بيکار شديم براي گرفتن حقوق بيکاري به اروپاي مرکزي مي‌رويم . برنامه‌هاي تلويزيوني‌مان از لس‌آنجلس پخش و در خرم‌آباد دريافت مي‌شود. فيلم هاي‌مان را در بيابان‌هاي ايران مي‌سازيم اما در ونيز و پاريس و برلين آنها را نمايش مي‌دهيم و از آنجا جايزه فيلمسازي مي‌گيريم . در کلن طرفدار جمهوري و در تهران طرفدار سلطنت هستيم . مهم‌ترين مقالات سياسي‌مان در اوين نوشته مي‌شود، اما در پاريس خوانده مي‌شود . از واشنگتن نامزد انتخابات مي‌شويم، اما صلاحيت مان در تهران رد مي‌شود ، بنابراين در برلين انتخابات را تحريم مي‌کنيم و در لندن تصميم مي‌گيريم رفراندوم برگزار کنيم . در هلند عضو پارلمان و در اسرائيل رييس جمهور مي‌شويم . در تهران با حکومت مخالفت مي‌کنيم ، در عراق با حکومت مي‌جنگيم ، اما در لبنان از حکومت دفاع مي‌کنيم . در تهران کنسرت موسيقي راک برگزار مي‌کنيم ، اما در فرانکفورت کنسرت موسيقي سنتي‌مان با استقبال آلماني‌ها روبرو مي‌شود، در آنکارا در کنسرت موسيقي پاپ ايراني شرکت مي‌کنيم ، اما در آنتاليا مي‌رقصيم . در کانادا برنده مسابقه ملکه زيبايي مي‌شويم . حقوق زنانمان در مشهد نقض مي شود ، اما در سوئد از حقوق زنان دفاع مي‌کنيم . وليعهدمان در آمريکاست ، ملکه‌مان در يکي از شهرهاي فرانسه زندگي مي‌کند، رئيس جمهورسابقمان در پاريس زندگي مي‌کند، رئيس قوه قضائيه‌مان متولدعراق است ، در عوض نخست وزيرعراق سالها در ايران زندگي مي‌کرد و رئيس جمهور اسرائيل متولد ايران است . در ايران زندگي مي‌کنيم ، در ترکيه تفريح مي‌کنيم، در آمريکا پولدار مي‌شويم و براي مرگ به ايران برمي‌گرديم .

0 Comments:

Post a Comment

<< Home