یاد یار
از عذاب رفتن تو می سوزم تو اوج غربت
واسه بودن با تو ندارم يک لحظه فرصت
اينجا اشک تو چشام را به کسی نشون ندادم
اگه بشکنه غرورم خم به ابروم نميارم
وقتی نيستی هر چی غصه است تو صدامه
وقتی نيستی هر چی اشکه تو چشامه
از وقتی رفتی دارم هر ثانيه از غصه رفتنت می سوزم
کاشکی بودی و می ديدی که چی آوردی
حالا عکست تنها يادگاره از تو
خاطراتت تنها باقی مونده از تو
وقتی نيستی ياد تو هر نفس آتيش می زنه به اين وجودم
کاش از اول نمی دونستی من عاشق تو بودم
واسه بودن با تو ندارم يک لحظه فرصت
اينجا اشک تو چشام را به کسی نشون ندادم
اگه بشکنه غرورم خم به ابروم نميارم
وقتی نيستی هر چی غصه است تو صدامه
وقتی نيستی هر چی اشکه تو چشامه
از وقتی رفتی دارم هر ثانيه از غصه رفتنت می سوزم
کاشکی بودی و می ديدی که چی آوردی
حالا عکست تنها يادگاره از تو
خاطراتت تنها باقی مونده از تو
وقتی نيستی ياد تو هر نفس آتيش می زنه به اين وجودم
کاش از اول نمی دونستی من عاشق تو بودم
0 Comments:
Post a Comment
<< Home