Saturday, September 01, 2007

سهراب کشان

سه روز تعطیلات نیمه شعبان فرصتی دست دادتا کتاب" رمان سهراب کشان"رابخوانم.
رمان بسیارزیبا ودلنشینی بود.فرازی از آن این است".این که پیر ما فردوسی می گوید:"یکی داستان است پرآب چشم"؛ این چشم پرآب،چشمه چشمان یک ملت است که هنوز می گرید،درسوگ عشق،در سوگ آرمان
.....
، سهراب هم جوان است هم عاشق. هم آرمان خواه
هم سرشارازمهرنسبت به رستم. آن وقت افراسیاب و کاووس و رستم هر سه ،دست یکی
می کنند و این جوان را می کشند . چرا ما ، هی کوچک شده ایم. مثل آب شده ایم. مثل برکه ای در بیابانی سوزان
دربرابر آفتاب تند تابستان از هر طرف جمع وجور و محدود شده ایم. هم جوان کشته ایم ، هم عشق، هم آرمان و هم عاطفه را
..............................

0 Comments:

Post a Comment

<< Home