Sunday, July 30, 2006

اشکاوند-چگونه به یک تغذیه سالم دست یابیم

چگونه به يك تغذيه سالم دست يابيم؟
تغذيه
سالم موضوعي است كه زياد در مورد آن بحث مي‌شود. هر كسي دوست دارد بداند چهرژيم غذايي سالم‌تر است و يا چه مواد خوراكي‌ مي‌توانند احتياجات بدن را تامين كنند.اينها سوالاتي هستند كه هر متخصص تغذيه به روش خود به آنها پاسخ مي‌دهد. هر ازگاهي تئوري جديدي در علم تغذيه مطرح مي‌شود، اما به سرعت اعتبار خود را ادست مي‌دهد. چرا؟ چون نمي‌تواند مخاطبان خود را راضي كند. با آنكه همه مي‌دانند مصرف مواد خوراكي‌كه به روش صنعتي تهيه شده ‌است ناسالم است اما به خوردن آنها علاقه نشان مي‌دهند. اين علاقه به علت آن است كه خوردن غذا و مواد خوراكي مفهوم سنتي خود را از دست داده است. غذا خوردن ديگر تنها به معناي تامين انرژي مورد نياز بدن و سير شدن نيست بلكه به نوعي لذت نيز تبديل شده است. به همين دليل ما دوست داريم آنچه مي‌خوريم خوشمزه‌تر باشد حتي اگر بدانيم به سلامت‌مان آسيب مي‌زند. نتيجه مفهوم جديد غذا خوردن اضافه وزن، افزايش آمار بيماريهاي مانند سكته‌هاي قلبي، ديابت نوع دوم و کلسترول بالاست. سليقه هر کس در مورد مزه و بوي غذا شخصي است به همين علت هيچ رژيم غذايي نمي‌تواند همگاني باشد. اما عادات غذاي ما تا حد زيادي به فرهنگ جامعه‌مان نيز مربوط مي‌شود. به طور مثال صبحانه محبوب انگليسي‌ها چاي سياه، کره مربا و نان تست سفيد است اما در آلمان، نان و کالباس و قهوه جايگاه اول را دارد. آنچه كه ما به خوردن آن عادت مي‌كنيم ذائقه‌مان را نيز تغيير مي‌دهد. در اکثر کشورهاي آفريقايي تنها در کودکي شير مصرف مي‌شود و از آنجا که افراد پس از سنين کودکي عادت به نوشيدن شير ندارند معده‌شان نيز به اين تغيير عادت مي‌كند. نوشيدن شير پس از سالها و در بزرگسالي در اين افراد گاه منجر به حالت تهوع مي‌شود. روش جالبي كه متخصصين تغذيه آلماني براي تغذيه سالم توصيه مي‌كنند روشي است كه در آن هر فرد شخصا رژيم غذايي مطلوب خود را پيدا مي‌كند. در اين روش توصيه مي‌شود ابتدا سبزي يا ميوه مورد علاقه‌تان را پيدا کنيد. سپس سعي کنيد آن را با استفاده از دستورهاي غذايي متفاوت مثل کوکو، سوپ يا پوره در برنامه غدايي روزانه‌تان بگنجانيد. نكته بعدي خوردن سالاد به عنوان يك وعده غذايي است. استفاده از ميوه و سبزيجات مختلف و اضافه کردن حبوبات، تخم‌مرغ، کمي تن ماهي يا گوشت مرغ به آن سالاد را تبديل به وعده غذايي سالم و سير کننده مي‌كند که مي‌توان هر بار با کمي تغيير آن را متنوع کرد. تخم‌مرغ و حبوبات بخصوص عدس حاوي سلنيوم هستند. سلنيوم قدرت دفاعي بدن را بالا مي‌برد. مصرف روزانه صد تا صد و پنجاه گرم گوشت براي يک انسان بالغ کافي است. اين ميزان گوشت حدود پانزده ميلي‌گرم آهن و يك ونيم ميلي‌گرم مس مورد نياز روزانه بدن را تامين مي‌كند. انواع مختلف ماهي را امتحان کنيد. ماهي‌ها نيز طعم‌هاي متفاوتي دارند. ماهي سرشار از يد است و بدن يك انسان بالغ روزانه بيست و پنج ميكروگرم يد نياز دارد. فرآوردهاي لبني بخصوص شير حاوي كلسيم، نياسين و روي هستند. نياسين عنصري است كه در ساختمان دستگاه عصبي به كار مي‌رود و روي، بهبود زخمها را سرعت مي‌بخشد. روزانه نوشيدن يك ليوان شير اين مواد را تامين مي‌كند. از پنير بخصوص پنير پر چرب به راحتي نمي‌توان صرفنظر کرد، اما مي‌توان کمتر خورد. خوردن روزانه يک لقمه کوچک نان و پنير پر چربي يا خامه هم مزه مي‌دهد و هم ضرري ندارد. به نوشيدني‌ها بيشتر فکر کنيد. آبميوه رقيق و تازه بدون افزودنيها بخصوص بدون شکر اضافه به تامين آب مورد نياز بدن كمك مي‌كند. مصرف چاي و قهوه تشنگي را به صورت كاذب برطرف مي‌کند و مانع از احساس عطش مي‌شود. بدين ترتيب آب مورد نياز بدن تامين نمي‌شود. در حاليكه بدن يك انسان بالغ روزانه دست كم يك ليتر و نيم آب نياز دارد.
ارتباط تغيير رژيم غذايي بر سلامت روان
اعمال
برخي تغييرات در رژيم غذايي طي پنجاه سال گذشته نقش مهمي در افزايش بيماري هاي رواني داشته است. روشي که درحال حاضر براي توليد غذا بکار مي رود تعادل مواد مغذي مهم مورد مصرف را به هم زده است. گرايش مردم به مصرف غذاهاي حاوي قند و چربي بيشتر واجتناب از مصرف مواد غذايي تازه منجر به افسردگي و مشکلات حافظه مي شود. اما متخصصان تغذيه مي گويند براي رسيدن به چنين نتيجه اي قطعي نيست. به گفته دکتر اندرو مک کلاچ مدير انجمن سلامت روان در انگليس همه از اثر رژيِم غذايي بر سلامت جسم مطلعيم. اما در حال حاضر در آغاز راه شناخت چگونگي تاثير پذيري مغز بعنوان يک اندام از مواد مغذي موجود در غذاها هستيم. توجه به مشکلات سلامت روان با تغييرات در رژيم غذايي گاهي اوقات در مقايسه با مصرف دارو يا مشاوره نتايج بهتري دارد. محققان مي گويند افزايش کشاورزي صنعتي باعث ورود آفت کش ها به مواد غذايي شده و ترکيب چربي بدن حيوانات را بعلت تغذيه جديد آنها ، تغيير داده است. رژيم غذايي موجب تغيير تعادل اسيد هاي چرب مهم امگا – سه وامگا – شش در مرغ که مغز بايد از عملکرد مناسب آن مطمئن باشد ، نيز شده است. در مقابل چربي هاي اشباع که مصرف آنها افزايش يافته است و به مقدار زياد درغذاهاي آماده يافت مي شوند روند عملکرد مغز را کند مي کنند. يک متخصص تغذيه در اين مورد مي گويد در حال حاضر مدارکي که سلامت روان و دريافت مواد غذايي را به هم مربوط مي کند اندک است و بنابراين تحقيق و نتيجه گيري قطعي در باره اين ارتباط دشوار است. اما بطور کلي توصيه هاي ارائه شده در زمينه مواد غذايي دراين گزارش با توصيه هاي موجود جهت حفظ سلامت مطابقت دارد.
دايره المعارف غذايي
آيا مي دانيد مهمترين دليل بروز عادات بد غذايي چيست؟ عدم آگاهي از منابع غذايي معمولاً باعث مي شود تا اطلاع درستي از مواد غذايي مفيد دراختيار نداشته باشيم و هر روز به شيوه اي تكراري با مواد غذايي
محدود سفره غذايي خانواده را تامين كنيم. اين مطلب، كمك خوبي است تا منابع غذايي را بهتر بشناسيد تا از بروز كمبود مواد مغذي و ويتامين ها در امان باشيد.
كربوهيدرات ها: لوبيا، باقلا، عدس، ميوه جات و سبزيجات، نان و غلات
پروتئين : گوشت، پنير، ماست، شير، تخم مرغ، دانه هاي روغني، نان غله سبوس دار، باقلا، عدس، قارچ، سويا.
چربي ها: آجيل مغزدار، دانه هاي روغني، ماهي هاي چرب، روغن زيتون، روغن هاي مايع نباتي.
ويتامينA : هويج، آب تره، اسفناج، كلم، كدو، سيب زميني شيرين، انبه، طالبي، هندوانه، كلم بروكلي، روغن كبد ماهي، زردآلو، گوجه فرنگي، تخم مرغ.
ويتامين B complex: نان غله سبوس دار، دانه هاي روغني، آجيل مغزدار، سبزيجات، لوبيا، باقلا، عدس، تخم مرغ، ماست، شير، جگر، گوشت ماكيان، ماهي، گوشت قرمز.
ويتامينC : مركبات، توت فرنگي، ليموترش، كلم بروكلي، ميوه هاي گرمسيري، گوجه فرنگي، كلم، فلفل دلمه
ويتامينD : ماهي، روغن كبد ماهي، فرآورده هاي لبني (كره، خامه و …) و زرده تخم مرغ.
ويتامينE : جوانه گندم، گردو، زيتون، آووكادو، دانه هاي روغني، آجيل مغزدار، باقلا، نخود، ماهي، زرده تخم مرغ
ويتامينK : كتانجك،يونجه، گل كلم،كاهو، سبزيجات پربرگ سبز رنگ، سيب زميني، گوجه فرنگي، فرآورده هاي لبني.
كلسيم: بادام زميني، تخم آفتابگردان، فرآورده هاي لبني، تيغ ماهي هاي ريز و كوچك، سبزي هاي پربرگ و سبزرنگ.
كروم: مخمر آبجو، كلم بروكلي، جو دوسر، قارچ، نان گندم سبوس دار، ملاس .
آهن: سبزيجات پربرگ وسبزرنگ، گوشت ها (به خصوص گوشت قرمز)، ماهي، عدس، باقلا، كشمش، خرما.
منيزيوم: سبزيجات پربرگ سبز تيره، دانه هاي مغزدار، لوبياي سويا، نان سبوس دار.
پتاسيم: ميوه ها به خصوص(موز،سيب،آناناس،طالبي،هندوانه)،فندق، ته كاهو، عدس، گوشت گوساله، آب پرتقال، سبزيجات تازه، سيب زميني، ماهي و ماست.
سديم: ميوه و انواع سبزيجات.
روي: آجيل مغزدار، غذاهاي دريايي، نان غله سبوس دار، جوانه گندم.
سلنيم: ماهي، صدف، آجيل مغزدار، دانه هاي روغني، گوشت، تخم مرغ، فرآورده هاي لبني.
·

Tuesday, July 25, 2006

اشکاوند-رییس جمهور آینده آمریکا چه کسی خواهد بود؟

اولين رئيس جمهور زن آمريكا چه كسي خواهد بود؟هيلاري كلينتون يا كاندوليزا رايس؟ظهر روز بيستم ژانويه سال 2009 ميلادي، چهل و چهارمين رئيس جمهور ايالات متحده رسما سوگند مي خورد. هيلاري كلينتون اولين رئيس جمهور زن آمريكا، پشت تريبون پوشيده از پرچم آمريكا مقابل ساختمان كنگره، به عنوان بالاترين مقام اجرايي اين كشور مراسم تحليف را به جا مي آورد. در كنار او استراتژيست و مشاور ارشدش در انتخابات و شوهر وفادارش ويليام جفرسون كلينتون، لبخند به لب و انجيل به دست ايستاده است. اين تصويري رؤيايي براي دموكرات هاي آمريكا است كه شايد تنها يك نفر بتواند آن را به كابوسي هولناك تبديل كند: كاندوليزا رايس وزير امور خارجه آمريكا و نامزد احتمالي جمهوري خواهان براي انتخابات سال 2008. شايد برخورد اين دو زن، گريزناپذير باشد. دو زني كه نردبان ترقي را تا بالاترين پله ها پيموده اند و حتي احترام احزاب مخالف خود را برانگيخته اند. آن ها ستاره هاي دنياي سياست آمريكا هستند و به بالاترين نقاط ممكن براي زنان در صحنة قدرت دست يافته اند. هر دوي آن ها در فهرست قدرتمند ترين و با نفوذترين زنان ايالات متحده جاي دارند. از سوي ديگر، براي نخستين بار در تاريخ آمريكا اكثر رأي دهندگان (حدود 70 درصد) مي گويند كه دوست دارند رئيس جمهور بعدي شان يك زن باشد.اما هر دو زن، داشتن برنامه براي رياست جمهوري 2008 را انكار مي كنند. هر بار كه از هيلاري كلينتون در اين باره سؤالي مي كنند، چهره اي خجالتي به خود مي گيرد و با كلمات شمرده و حساب شده مي گويد فعلا مي خواهد تمام تلاشش را به شغل فعلي اش يعني نمايندگي مردم نيويورك در سنا معطوف كند و از دادن پاسخ صريح طفره مي رود. اما انكار كاندي (رايس) جدي تر است. او مي گويد: هيچ تمايلي براي نامزدي رياست جمهوري ندارم. اصلا قصدش را ندارم. اين كار را نخواهم كرد. يا نمي دانم به چه زباني بگويم كه اين كار را نمي كنم. واقعا اين كار را نمي كنم. اين شيوة رد كردن پيشنهاد، بيشتر به نه گفتن عروس براي جلب توجه مي ماند.ديك موريس يكي از مشاوران ارشد بيل كلينتون در زمان رياست جمهوري او، كتابي دارد با عنوان كاندي عليه هيلاري: مسابقه بزرگ رياست جمهوري . اين مهم ترين كتابي است كه دربارة اين رقابت نوشته شده است.براي نخستين بار در تاريخ آمريكا اكثر رأي دهندگان مي گويند كه دوست دارند رئيس جمهور بعدي شان يك زن باشداو معتقد است ظرف 15 سال گذشته خانوادة كلينتون به شكلي نظام مند و سازمان يافته شبكه اي از افراد را گرد خود جمع كرده اند كه هم صاحب نفوذند هم پولدار. كلينتون ها هم از قدرت خود براي جبران اين حمايت ها استفاده مي كنند و حاميان خودشان را به مشاغل كليدي مي گمارند و رانت هاي اقتصادي برايشان فراهم مي كنند. هيلاري با اعتبار بيل و با نظم و ديسيپلين خودش، براي بازگشتن به كاخ سفيد تلاش مي كند.كلينتون ها دريافته اند كه نمي توانند آراي پراكنده را با شعارهاي تبليغاتي چپگرايان به سوي خود بكشانند. بنابراين، هيلاري دست كم در مبارزة انتخاباتي اش با چهره اي ميانه رو و حتي محافظه كار ظاهر خواهد شد. او قبلا تعدادي از آراي خود را در سال 2000 با حمايت از سقط جنين به دست آورده بود، اما در سال 2004 آن را پديده اي غم انگيز خواند و اظهار اميدواري كرد كه روزي برسد كه سقط جنين، تنها در موارد بسيار نادر و ضروري اتفاق بيفتد. دفاع هيلاري از عمليات نظامي خصوصا جنگ عراق، نمونة ديگري از اين روند است. او حتي از نامزدي كاندوليزا رايس در كميته اي كه 12 دموكرات ديگر مخالف آن بودند، حمايت كرد.نويسندة كتاب كاندي عليه هيلاري پيش بيني مي كند رايس احتمالا راهي متفاوت را تا انتخابات 2008 طي خواهد كرد. او مانند هيلاري كساني را ندارد كه به منافع ناشي از نامزدي اش چشم بدوزند. شايستگي او براي نامزدي رياست جمهوري، بستگي به موفقيت هايي دارد كه به عنوان وزير خارجه كسب مي كند. در حال حاضر در جبهة جمهوري خواهان، بوش وارث جدي و مطمئني ندارد. ديك چني، معاون رئيس جمهور هر از چندي به دليل مشكل تنفسي يا حملة قلبي راهي بيمارستان مي شود. بعد از او هم با فاصله رودلف جولياني شهردار پيشين و محبوب نيويورك و سناتور جان مك كين قرار دارند. جولياني ليبرال تر از آن است كه در رقابت نامزدهاي جمهوري خواهان پيروز شود. مك كين هم امتحان خود را در سال 2000 پس داد و در رقابت هاي اولية درون حزبي، با اختلاف زياد به بوش باخت. (هر چند كه قحط الرجال جمهوري خواهان، بار ديگر او را در بورس قرار داده است.) وفاداران حزب جمهوري خواه، چشم اميد به كاندي دوخته اند. اگر او براي رياست جمهوري نامزد شود، دو پايگاه از مهم ترين پايگاه هاي سنتي دموكرات ها را به راحتي تسخير خواهد كرد: آفريقايي ـ آمريكايي ها يا همان سياه پوستان و اسپانيايي زبان ها. حتي مي گويند بيشتر زنان سفيدپوست هم به رايس رأي خواهند داد. يكي از سياه پوستاني كه در كابينة كلينتون حضور داشت مي گويد: دربارة اين كه سياه پوستان به كدام يك رأي مي دهند، مي توان گفت مغز آن ها با هيلاري و دلشان با كاندي است. امامعمولا سياه پوستان احساساتي هستند. اما هيلاري و رايس، اگر هفت خوان رياست جمهوري را پشت سر بگذارند و پيروز شوند، چه نوع رؤساي جمهوري خواهند بود؟جلد كتاب كاندي عليه هيلاري: مسابقه بزرگ رياست جمهوري نوشته ديك موريس از مشاوران بيل كلينتون در زمان رياست جمهوري درباره احتمال رقابت اين دو زن در انتخابات 2008 و شانس آن ها براي پيروزيهيلاري در سياست، با وجود نمايش هاي محافظه كارانه اش ليبرال ترين رئيس جمهور آمريكا خواهد بود. او بر اين باور است كه دولت خدمات را بهتر انجام مي دهد و افراط در خصوصي سازي، ريشة همة خودخواهي ها و پليدي ها در زندگي مردم آمريكاست. در مسائل خارجي، ديدگاه هاي هيلاري چندان واضح نيست. او در زمان رياست جمهوري همسرش طرفدار صلح و مخالف مداخله در امور كشورهاي ديگر بود. اما اكنون به نظر مي رسد كمي تغيير كرده است. كاندي عقايدش دربارة سياست، مشابه بوش و جمهوري خواهان است. به احتمال زياد، از افزايش ماليات دفاع نمي كند و نقش دولت در امور اقتصادي را محدود مي سازد . رايس از خودش ظرفيت شگفت آوري براي رشد نشان داد، اما هيلاري هم قدرت و جسارت لازم براي شگفت زده كردن ديگران را دارد. اين دو زن، دو سال زمان دارند تا تصميم نهايي را بگيرند. اما تنها تصميم آن ها ملاك نيست؛ مردان آمريكايي فراواني در هر دو حزب هستند كه ممكن است بر سر يك چيز با هم توافق داشته باشند: نرسيدن يك زن به صندلي رياست جمهوري. ملكه محبوب جنگ كاندوليزا رايس پيانو مي زند، عاشق فوتبال است و جنگ راه مي اندازدكاندوليزا رايس نخستين زن سياه پوستي است كه در تاريخ آمريكا به مقام وزارت خارجه رسيده است. او كه سال گذشته در صدر فهرست قدرتمندترين زنان دنيا قرارگرفت، هميشه در عكس هايش خندان است؛ خنده اي كه بايد از آن ترسيد. او نظريه پرداز جنگ هاي افغانستان و عراق بوده و در ده ها طرح امنيتي و نظامي ديگر آمريكا مي توان نام او را پيش از ديگران آورد. بوش در وصف او مي گويد: رايس مسائل سياست خارجي را به گونه اي تشريح مي كند كه من مي فهمم. و اين خود نشان از توانايي بالاي رايس دارد. پيش از آن كه وزير خارجه آمريكا شود، چهار سال در كابينة اول جورج بوش مشاور امنيت ملي بود و سياستمداران از او به عنوان موفق ترين مشاور امنيت ملي در تاريخ آمريكا پس از هنري كيسينجر نام مي برند. در حالي كه جنگ عراق محبوبيت رئيس جمهور را با شيبي تند كاهش مي دهد و نارضايتي عمومي از عملكرد دولت را به بيشترين مقدار رسانده، رايس همچنان محبوب است. ملكه جنگ آن قدر باهوش است كه بار مسؤوليت را به دوش بوش سر به هوا بيندازد و با چرخشي ظريف، تصوير يك سياستمدار متعادل و ميان دار را به نمايش بگذارد.كاندوليزا رايس متولد 1954 در شهر بيرمنگام ايالت آلاباما، نامش را از آهنگسازي ايتاليايي به نام كن دولچزا گرفته و علاوه بر نواختن پيانو، عاشق تماشاي فوتبال آمريكايي هم هست. نژادپرستي آن قدر با زندگي روزمرة آن زمان در آلاباما عجين بوده كه به گفتة خودش كمتر متوجه آن مي شده است. از مادرش پيانو زدن را آموخته و با پدرش به تماشاي فوتبال مي رفته. مي گويد با وجود فضاي به شدت نژاد پرستانه، از نوجواني توقعاتش بالا بوده و آموزش و تحصيلات آكادميك را تنها راه دور زدن تعصبات نژادي يافته است. در 15 سالگي به دانشگاه دنور مي رود و در حالي كه قرار بود به خاطر مهارتش در پيانو موسيقي بخواند، چهار سال بعد با مدرك علوم سياسي فارغ التحصيل مي شود.دليل اين تغيير رأي، مردي به نام جوزف كوربل است؛ يك پناهندة چك و پدر اولين وزير خارجة زن آمريكا مادلين آلبرايت . كوربل رايس را به سياست و روابط بين الملل، به ويژه مسائل روسيه علاقه مند كرد و رايس در 26 سالگي دكتراي علوم سياسي را از مدرسه روابط بين الملل دانشگاه دنور گرفت. سال 1981 به عنوان استاديار به دانشگاه استنفورد رفت و سه سال بعد اشكوكرافت كه در كابينة ريگان پست و مقامي داشت، او را در جريان يك كنفرانس كشف كرد و زمينة شركت رايس در سمينارهاي ويژه و ديدارش با افراد خاص را فراهم كرد. بعدها اشكوكرافت مشاور امنيت ملي بوش پدر شد و بين سال هاي 89 تا 91 ( دورة فرو ريختن ديوار برلين تا فروپاشي شوروي سابق) رايس كارشناس ارشد دولت در حوزة شوروي و اروپاي شرقي بود.سال 93 دوباره به استنفورد برگشت، ولي اين بار در مقام رياست دانشگاه. او اولين زن، اولين سياه پوست و جوان ترين رئيس دانشگاه استنفورد بود.در اين دوره، او روابط شخصي اش با خانوادة بوش پدر را گسترش داد. سال 95 رايس، بوش كوچك را در تگزاس ديد. در آن زمان هنوز بوش فرماندار تگزاس نبود و با وزير خارجة ده سال بعدش دربارة ورزش- به خصوص فوتبال آمريكايي- حرف زدند. اما سه سال بعد در ويلاي بوش ها در ايالت مين، موضوع بحث، رياست جمهوري ايالات متحده بود. كمتر از يك سال بعد از رياست دانشگاه استنفورد استعفا داد تا در جريان انتخابات رئيس جمهوري، رئيس گروه مشاوران سياست خارجي بوش باشد. پيروزي جنجالي بوش در انتخابات 2000 ، رايس را به مقام مشاور امنيت ملي رئيس جمهور رساند، بالاترين سمتي كه يك زن سياه پوست در تاريخ دولت هاي آمريكا به آن رسيده بود. ديگر براي رايس، بوش و شغلش تمام زندگي اش هستند. او هرگز ازدواج نكرد و اگر چه دايرة محدودي از دوستان و اقوامش را هنوز حفظ كرده است، اما اكثر آن ها در جنوب آمريكا در كاليفرنيا خانه دارند. در واشنگتن او روابط اجتماعي خاصي ندارد؛ درآپارتمان دولتي اش در مجموعه واترگيت زندگي مي كند و دوستان اوقات فراغت اش را جورج و لورا بوش تشكيل مي دهند.رايس نسخه اي از چاپ اول كتاب جنگ و صلح تولستوي را به زبان روسي دارد و دوبار آن را خوانده است. ولي به دوستانش گفته كه نگاهش به دنيا و آدم ها را از داستايفسكي بزرگ وام گرفته است. داستايفسكي بزرگ و بي رحم.
كاندوليزا رايسدر سال هاي 2004 و 2005 مجلة معتبر فوربس او را به عنوان قدرتمندترين زن دنيا معرفي كردرايس بارها در مصاحبه هايش از علاقه اش به عضويت در هيأت مديرة ليگ حرفه اي فوتبال آمريكا سخن گفته استتا سال 1982 دموكرات بوده و پس از شكست هاي جيمي كارتر، رئيس جمهور وقت در سياست خارجي، به جبهة جمهوري خواهان پيوسته استمجرد است، ولي زماني نامزد غيررسمي ريك آپچرچ بازيكن تيم فوتبال دنور برانكوس بوده از هواداران گروه بيتلز است
فرار از سايه شوهرهيلاري كلينتون هشت سال در كاخ سفيد بوده و مي خواهد به همان جا برگرددروزي كه هيلاري رادهام كلينتون اعلام كرد با وجود خيانت همسرش بيل در زندگي زناشويي شان همچنان كنار او خواهد ماند و او را خواهد بخشيد، تلخ ترين و در عين حال شيرين ترين روز زندگي او بود. آن دو بعدها در كتاب خاطراتشان گفتند كه دردناك ترين لحظات زندگي مشترك شان را در آن دورة روشنگري گذرانده اند. مخصوصا كه هيلاري مدتي پيش از اعتراف رئيس جمهور كلينتون به داشتن رابطة جنسي با خانم مونيكا لوينسكي در دفاع جانانه اي از همسر گفته بود كه اين هم يكي از توطئه هايي است كه راست ها (جمهوري خواهان) براي بيل معصوم چيده اند تا او را بدنام كنند. چندي بعد شوهر اعتراف كرد و هنوز هم صحنة قدم زدن خانوادة كلينتون به سوي هلي كوپتر رياست جمهوري براي گذراندن تعطيلات، پس از آشكار شدن حقيقت، از سنگين ترين و تلخ ترين لحظات تاريخ خانوادگي كاخ سفيد به شمار مي رود.اما آن روزِ تابستاني سال 1998 براي هيلاري روز شيريني بود. او از
زير ساية مردش بيرون آمده بود و به عنوان يك زن مستقل، با بخشيدن شوهر كه اتفاقا رئيس جمهور آمريكا بود، چهره اي دوست داشتني، بخشنده و فداكار از خودش ساخته بود؛ چهره اي كه براي شيرجه زدن در صحنة سياست و قدرت به شدت به آن محتاج بود. چنان چه بلافاصله بعد از پايان رياست جمهوري بيل كلينتون در سال 2000 او به عنوان سناتور نيويورك به سناي آمريكا رفت و اكنون يكي از مطرح ترين سناتورهاي دموكرات آمريكاست. هيلاري سال 1947 در شيكاگو به دنيا آمد. پدرش اهل لوس كردن بچه ها نبود و در شب هاي يخ زدة شيكاگو بخاري ها را خاموش مي كرد؛ كاري كه به گفتة توني برادر هيلاري از روح چالشگرش نشأت مي گرفت. مادر خانواده هم دست كمي از شوهرش نداشت. روزي كه دخترش شكايت يك پسر قلدر مزاحم در مدرسه را به خانه آورد، به او گفت كه در خانه شان جايي براي آدم هاي ترسو ندارند. اين شيوة تربيت بعدها در گذراندن روزهاي سخت و بحراني كمك زيادي به او كرد. سال 1965 به كالج ولسلي ماساچوست رفت و سياست ورزي را از همان جا آغاز كرد. ترور مارتين لوتركينگ در سال 1968 تأثير زيادي روي هيلاري گذاشت. با مدرك علوم سياسي كالج را ترك كرد و به مدرسة مشهور حقوق دانشگاه ييل رفت. او حقوق كودكان را در آن زمان محور كار خود قرار داد كه به همراه حقوق زنان، بهداشت عمومي و اشتغال زايي هنوز هم از دغدغه هايش هستند. سال 73 از ييلفارغ التحصيل شد و در جريان پروندة واترگيت- كه به استعفاي ريچارد نيكسون رئيس جمهور وقت آمريكا انجاميد- عضو گروه مشاوران كميته قضايي كنگره بود. مدتي بعد به هيأت علمي مدرسه حقوق آركانزاس پيوست و آن جا با همكارش ويليام جفرسون كلينتون ازدواج كرد. بانوي اول بودن را براي اولين بار سال 1978 و زماني تجربه كرد كه همسرش فرماندار آركانزاس شد. دو سال بعد، تنها فرزندشان چلسي به دنيا آمد. سال 80 بيل در انتخابات فرمانداري آركانزاس شكست خورد. با اين كه دو سال بعد توانست اين شكست را جبران كند، ولي هيلاري تصميم گرفت نام خانوادگي خودش يعني رودهام را به نامش اضافه كند و رسما خود را هيلاري رودهام كلينتون بنامد؛ اولين گام براي تثبيت هويتي مستقل.سال 93 همراه همسرش كه رئيس جمهور آمريكا شده بود، پا به كاخ سفيد گذاشت. هيلاري در ميان همسران رؤساي جمهور تاريخ آمريكا، بالاترين درجة تحصيلي را داشت و اولين بانوي اولي بود كه موفقيت حرفه اي را مديون تلاش هاي خودش بود.مونيكا لوينسكي و رابطة نامشروعش با رئيس جمهور آمريكا جنجالي ترين ماجراي كاخ سفيد در زمان سكونت كلينتون ها بود. بزرگواري خانم كلينتون باعث شد ماجرا جلوي دوربين ها به خير و خوشي ختم شود. او بعدها گفت: هيچ كس بهتر از بيل مرا درك نمي كند و هيج كس بهتر از او مرا نمي خنداند. بعد اين همه سال، او هنوز جالب ترين فردي است كه ديده ام. هيلاري كلينتونبه هنر، مخصوصا مجسمه سازي علاقه مند استرئيس افتخاري پيشاهنگي دختران آمريكاستمادر نمونة ايالت آركانزاس در سال 1984برندة جايزه گرمي در رشتة بهترين آلبوم كلامي يا غيرموسيقايياز سال 1982 نام خانوادگي خودش رودهام را به اسمش اضافه كرداولين سناتور زن نيويورك در مجلس سناي آمريكا.رأس ساعت 12 نيمه شب به دنيا آمدهدر رتبه بندي مجلة فوربس از قدرتمندترين زنان دنيا و در رده بيست و چهارم قرار دارد

ASHKAVAND_ESFAHAN_ LOVE

عشق اقيانوس وسيعي است که دو ساحل رابه يکديگر پيوند مي دهدlove is wide ocean that joins two shores ##############*############## زندگي بدون عشق بي معني است و خوبي بدون عشق غير ممکنlife whithout love is none sense and goodness without love is impossible ##############*##############
عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلند تر خواهد بودlove is something silent , but it can be louder than onything when it talks ##############*############## عشق آن است که همه خواسته ها را براي او آرزو کنيlove is when you find yourself spending every wish on him ##############*############## عشق گلي است که دو باغبان آن را مي پرورانندlove is flower that is made to bloom by two gardeners ##############*############## عشق گلي است که در زمين اعتماد مي رويدlove is like a flower which blossoms whit trust ##############*############## عشق يعني ترس از دست دادن توlove is afraid of losing you ##############*############## پاسخ عشق است سوال هر چه که باشدno matter what the question is love is the answer ##############*############## وقتي هيچ چيز جز عشق نداشته باشيد آن وقت خواهيد فهميد که عشق براي همه چيز کافيستwhen you have nothing left but love than for the first time you become aware that love is enough ##############*############## زماني که همه چيز افتاده است عشق آن چيزي است که بر پا مي ماندlove is the one thing that still stands when all else has fallen ##############*############## عشق مثل هوايي است که استشمام مي کنيم آن را نمي بينيم اما هميشه احساس و مصرفش مي کنيم و بدون ان خواهيم مردlove is like the air we breathe it may not always be seen, but it is always felt and used and we will die without it ##############*############## عشق فراموش کردن خود در وجود کسي است که هميشه و در همه حال شما را به ياد داردlove is totally forgetting yourself to someone that is always remembering you at all times

Saturday, July 22, 2006

پزشکی :اشکاوند

...و خدا زن را از پهلوي چپ مرد آفريد آري خداوند زن را از پهلوي چپ مرد آفريد نه از سر او تا فرمانرواي او باشد نه از پاي او تا لگد كوب اميال او گردد بلكه از پهلوي او تا برابر با او باشد و از زير بازوي او تا مورد حمايت او باشد و از نزديكترين نقطه به قلب او تا معشوق و محبوب او باشد
Yes , god created woman out of Adam’s left side Not from his head to rule over him Not from his foot to be trompled by him But from his sid to be equal with him And from under his arm to be supported by him And from nearest to his heart to be loved by him مقدمه: قلب یک تلمبه عضلانی است که در سینه قرار دارد و بطور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است . قلب بطور شبانه روزی خون را به سرتاسر بدن تلمبه میکند . در حدود 100000 بار در روز قلب ضربان می کند . برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد , نیاز دارد که توسط شریانهای کرونری , به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد .قلب چگونه کار می کند عملکرد اصلی قلب , تلمبه کردن خون قرمز و روشن که حاوی مقادیر زیادی اکسیژن و مواد غذایی است از طریق شریانهای بزرگ به سرتاسر بدن می باشد وقتی اکسیژن این خون توسط بافتها برداشته شد, وریدها خون فاقد اکسیژن کافی را که به رنگ تیره تری در آمده است را دوباره به قلب بر می گردانند .قلب دارای دو قسمت می باشد که هر قسمت آن به صورت یک تلمبه جداگانه عمل می کند . هر یک ازاین قسمت ها نیز به دو بخش تقسیم می شود . بنابراین قلب کلا دارای چهار حفره می باشد . حفره های بالایی را که اصطلاحا "دهلیز" می نامند , به صورت جمع کننده خون ورودی به قلب عمل می کنند و حفره های پایینی که به آنها "بطن" گفته می شود , با انقباض خود باعث می شوند که خون از قلب به بیرون تلمبه شود . قسمت راست قلب , خونهایی را که از وریدهای تمام بدن می آید را گرفته و به سمت ریه ها تلمبه می کند تا اکسیژن ریه ها بتوانند وارد این خون شوند . قسمت چپ قلب , خونی را که از ریه ها خارج می شود را گرفته و سپس آن را به تمام قسمتهای بدن می فرستد تا نیازهای اکسیژن آنها را بر طرف نماید .برای اینکه خون به همراه اعضا و عضلات بدن برسد , باید با فشار زیادی تلمبه گردد . شما وقتی یک شریانتان بریده می شود , می بینید که خون باچه فشاری به بیرون فواره می زند . برای اینکه این تلمبه زدن با قدرت کافی انجام شود , عضلات قلب باید خیلی قوی باشند و هیچگاه مثل سایر عضلات (مثلا عضلات پا ها ) دچار خستگی نگردند . بنابراین , عضلات قلب نیاز دارند که خودشان به خوبی خونرسانی شوند و اکسیژن و مواد غذایی به اندازه کافی به آنها رسانده شود . این خونرسانی خود عضلات قلب , توسط شریانهای کرونری و شاخه های آنها صورت می پذیرد . شریانهای کرونری شریانهای کرونری از آئورت بیرون می آیند . آئورت , شریان اصلی بدن می باشد که از بطن چپ , خون را خارج می شازند . شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می دارند . دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط 3 یا 4 میلیمتر قطر دارند

این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل می شوند و تقریبا یک مسیر دایره ای را ایجاد می کنند . وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد , آنها فکر کردند که این شبیه تاج می باشد به همین دلیل کلمه لاتین "شریانهای کرونری" (Coronary) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده می شود .از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند , پزشکان تمام شاخه ها و تغییراتی که می تواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کرده اند . شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی می باشد که به آنها اصطلاحا "نزولی قدامی" و "شریان سیرکومفلکس" یا چرخشی می گویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخه های دیگری نقسیم می شوند . این شریانها , باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ می شوند . بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست می باشد زیرا وظیفه آن , تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است . شریانهای کرونری راست , معمولا کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی می کند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به ریه ها می باشد .شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربان های قلب که قلب در حالت ریلکس قرار دارد , خون دراین شریانها جریان می یابد . وقتی عضله قلب منقبض می شود , فشار آن به قدری زیاد می شود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمی دهد , به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که باعث می شود تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی انجام دهد . در بیماران کرونری قلب , شریانهای کرونری تنگ و باریک می شوند و وعضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم می گردند ( مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند ) . در حالت استراحت , ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود , اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود , شریانهای کرونری نم توانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات , به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پله ها دچار درد سینه (آنژین ) می گردد . در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند , درد معمولا از بین خواهد رفت . اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون , به طور کامل جلوی خونرسانی اش گرفته شود , قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمی رسد , خواهد مرد .

سلامت:اشکاوند اشکاوند اشکاوند

، چند ماده غذایی از بین برنده استرس: با نامزدتان دعوا کرده اید، روز خسته کننده ای را سر کار داشته اید و وقتی از اداره بر میگردید خیلی خسته هستید نمی توانید غذا درست کنید، پس یک پیتزا سفارش می دهید. بعد از خوردن شام با اینکه خیلی خسته هستید ولی می دانید که اگر به رختخواب هم بروید خوابتان نخواهد برد. نگران کارهای فردا هستید و همینطور که در رختخواب دراز کشیده اید، پلک هم نمی توانید بزنید. فردا هم در اداره به قدری کسل و خواب آلود ميگرديد که قادر به انجام کارهایتان نخواهید بود. این داستان برایتان آشنا است؟ بله این تجربه ای است که هر کدام از ما می توانیم داشته باشیم. اما... واکنش ما به این وضعیت صحیح نیست. در این جور مواقع، عادات بدی داریم که حتی وضعیتمان را بدتر کرده و فشارهای روحیمان را افزایش می دهد. مثلاً خوردن پیتزا... اصلاً درست نیست که در مواقعی که از استرس کنترل خودمان را از دست داده ایم، شام پیتزا بخوریم. در اینجا 10 ماده ی غذایی مفید برای کاهش استرس و فشارهای روحی را به شما معرفی می کنیم که به جای سفارش پیتزا، از آنها استفاده کنید. 1-بادام: این ماده کمک بسیار زیادی به کاهش استرس می کند. حاوی ویتامین B2، ویتامین E، روی و منیزیم است که به تولید سروتونین که تعدیل کننده ی اعصاب و از بین برنده ی استرس است کمک می کند. مشاهده شده است که روی نیز تا حدی با بعضی اثرات منفی استرس مقابله می کند. ویتامین E هم جزء آنتی اکسیدان هایی است که رادیکال های آزادی را که منجر به استرس و بیماری های قلبی می شود را از بین میبرد. هر چند، نباید زیاد از آن استفاده کنید چون چربی بالایی دارد و با اینکه از نوع چربی غیر اشباع و سالم است باز ممکن است به اضافه وزن منجر شود. 2-ماهي: اکثر انواع ماهی ها حاوی همه ی ویتامین های مهم B هستند، بویژه انواع ضد استرس آن يعني B6 و B12. در واقع ویتامین B12 یکی از مهمترین ویتامین هایی است که در ترکیبات شیمیایی مغز، عامل شادی بخش سروتونین تولید می کند. کمبود این ویتامین حتی ممکن است به افسردگی نیز منجر شود. برای ناهار می توانید از ساندویچ یا سالاد ماهی تن استفاده کنید. و ماهی آزاد کبابی همراه با سبزیجات تازه نیز انتخاب خوبی برای شام می باشد. 3-گل كلم بروكلي :کلم بروکلی نیز یکی دیگر از مواد غذایی است که سرشار از ویتامین های B می باشد. همچنین حاوی اسید فولیک است که یکی دیگر از اعضای خانواده ی ویتامین های B می باشد. اسيد فولیک به از بین بردن استرس، اضطراب، ترس و حتی افسردگی کمک می کند. می توانید از این ماده ی غذایی در کنار مرغ یا ماهی استفاده کنید.
4-غلات: امروزه باز خوردن کربوهیدرات به رژیم های غذایی باز گشته است و همه متوجه شده اند که آن رژیم های فاقد کربوهیدرات های گذشته هیچ کارآیی ندارند. کربوهیدرات میزان سروتونین را در بدن بالا می برد و تاثیری آرامش بخش دارد. کربوهیدرات های عادی مثل نان سفید و پاستری (نوعی شیرینی) فقط تاثیری موقتی و زودگذر دارند و می توانند باعث اضافه وزن شما هم شوند اما کربوهیدرات های تمام غله، بسیار آرام تر هضم می شوند و اثری نشاط آور پر دوام تری دارند. 5-سوشی :علاوه بر فوایدی که برای ماهی در بالا ذکر شد جلبک های دریایی موجود در ماکی نیز خواص ضد استرس دارند. حاوی منیزیم و پانتوتنیک اسید و ویتامین B2 می باشد که همه به از بین بردن استرس کمک می کنند. پانتوتنیک اسید ماده ی بسیار مهمی است که در سلامتی غده آدرنال نقشی اساسی دارد و کمک شایانی به از بین بردن استرس می کند. در مواقع استرس کمبود این ماده می تواند منجر به اضطراب و خستگی های مزمن هم شود.
6-شیر:شیر علاوه بر ویتامین های B2 و B12، حاوی آنتی اکسیدان هایی است که رادیکال های آزاد ایجاد کننده ی استرس را از بین می برد. برای صبحانه می توانید شیر بنوشید، می توانید گه گاه به آن کمی کاکائو هم اضافه کنید
7- ذغال اخته :این میوه های کوچک سرشار از ویتامین C هستند که تقلیل دهنده ی استرس و فشارهای روحی می باشند. علاوه بر این خاصیت، کم کالری هم هستند و باعث اضافه وزن نمی شوند. ذغال اخته همچنین منبع خوبی برای فیبر هم به شمار می رود که از یبوست و دل درد هایی که در زمان استرس ایجاد می شود
جلوگیری می کند.
8-طالبی :یکی از منابع سرشار از ویتامین C است که بسیار به از بین بردن استرس و فشارهای روحی کمک می کند. در واقع استرس برای ساعت های متمادی میزای ویتامین C را در غده ی آدرنال کاهش می دهد و به همین خاطر بهتر است از مواد غذایی حاوی ویتامین C استفاده شود. پـنـیـر هـم که یکی از منابع خوب ویتامین B2 و B12 است و ترکیب آن با طالبی برای صبحانه یا غذاهای میان وعده ای م یتواند استرستان را کاهش دهد بخوريد واستراحت كنيداحساس آرامش بیشتری نمی کنید؟ رژیم غذایی شما نقش بسیار مهمی در سلامتی و فشارهای روحیتان دارد. سعی کنید این غذاها را در رژیم غذای خود بگنجانید و در عوض غذاهای استرس زا را از آن حذف کنید. غذاهای استرس زا شامل: چای و قهوه و نوشیدنی های کافئین دار غذاهای سرخ کردنی و چرب مواد غذایی به دست آمده از حیوانات حالا نفس عمیقی بکشید و بروید و عصرانه تان را حاضر کنید
...

گوناگون -اشکاوند

پسرك باهوش نگاهش خبر از كشف تازه اي ميداد... دوان ....دوان.... مادر را برای
ديدن خدا به حياط خانه برد.مادر فكر مي كرد پسرك جانوري غريب ديده و در تصور خود او را خدا مي خواند . اما پسرك با دستان كوچكش به شبنمي اشاره كرد كه بر روي گلبرگ هاي سرخ رنگ گل نشسته بود . مادر از تصور پاك و معصومانه كودكش اشك ريخت و او را در آغوش كشيدكودك پاكترين ذره را خدا مي دانست
اشکاوند: :
ا

Monday, July 17, 2006

مرد از زن كه به شدت احساس زيبايي مي‌كرد، پرسيد:ـ ببخشيد، شما «شارون استون» نيستين؟زن با عشوه گفت: نه ... ولي.و پيش از آن‌كه ادامه بدهد، مرد گفت: بله، فكر مي‌كردم. چون... زن حرفش را بريد، ولي همه مي‌گن خيلي شبيهشم. اينطور نيست؟مرد به ضرص قاطع گفت: نه، همه اشتباه مي‌‌كنن. به خاطر اين‌كه «شارون استون»، زن خوشگليه، ولي شما متأسفانه اصلا خوشگل نيستين. به همين دليل، من فكر كردم شما نبايد «شارون استون» باشين.زن تازه فهميد كه رو دست خورده، با عصبانيت فرياد كشيد: بي‌شرف! مگه خودت خواهر و مادر نداري؟مرد آرام گفت: چرا ولي اونها هيچ‌كدوم فكر نمي‌كنن كه شبيه «شارون استون» هستن


" میلاد حضرت فاطمه زهرا مبارک"

روز مادر يعنی بهانه در آغوش کشيدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بودروز مادر يعنی بهانه بوسيدن خستگی دستهايی که عمری به پای باليدن تو چروک شد
روز مادر يعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بيداری
روز مادر يعنی باز هم بهانه مادر گرفتن ............. زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند

Sunday, July 16, 2006

ASHKAVAND- گوسفند سیاه

یک مهندس، یک فیزیکدان، و یک ریاضیدان سوار بر قطار در چمنزارهای استرالیا حرکت می‌کردند. مهندس از پنجره‌ی قطار یک گوسفند سیاه می‌بینه و با هیجان‌ می‌گه: «آه! گوسفندهای استرالیایی سیاه هستند». فیزیکدان می‌گه: «نه! بهتره بگیم در استرالیا گوسفند سیاه هم وجود داره». ریاضیدان می‌گه: «شما اصلن دقیق حرف نمی‌زنید. در استرالیا دست‌کم یک گوسفند وجود دارد که دست‌کم یک طرف بدنش سیاه است».این چیزی که گفتم یک جوک معروف است که شاید شما هم شنیده باشید. غرض از گفتن این جوک بسط موضوعی بود که در موردش حرف می‌زدم. صحبت این بود که بر چه اساس می‌توان نتایج یک سری آزمایش (فیزیکی یا غیر فیزیکی) محدود را به‌صورت قانون تعمیم داد؟ دوستی به‌نام کیمیا در کامنت‌ها به‌درستی اشاره کردند که برای قوانین مثال نقض پیدا نشده است. این لزومن به این معنی نیست که قوانین ابطال‌ناپذیرند و هیچ‌گاه نقض نمی‌شوند.مثلن در جوک بالا، از دیدگاه یک فیزیکدان اگر تعداد زیادی گوسفند ببینیم که هیچ‌کدام سفید نباشند، قانع می‌شویم که گوسفند موجودی سیاه است. از دیدگاه یک ریاضیدان، این دلیل قانع‌کننده نیست. چون به هر حال همه‌ی گوسفندان را ندیده‌ایم.حالا یک سؤال اساسی‌تر. جایگاه شناخت و آگاهی به پدیده‌های فیزیکی چه می‌شود؟ طبق بحث بالا، روش تجربی ناقص


ودیروز این پست جادی را در مورد چرنوبیل دیدم. اگرچه چرنوبیل شهرت زیادی داره، خیلی موارد دیگه هست که بیشتر مردم از اون بی‌خبر هستند.همون طور که خودتون می‌دونید، در خاک موارد رادیواکتیو وجود دارد و ما دایمن در معرض تشعشع‌های رادیواکتیو هستیم. به همین خاطر، مصالح ساختمانی هم در طول عمر خود مقداری تشعشع تولید می‌کنند که به آن تشعشع زمینه (Backgound Radiation) می‌گویند. فکر می‌کنید بالاترین مقدار تشعشع زمینه مال کدام منطقه است؟ تعجب می‌کنید اگر بگویم. شهر رامسر در شمال ایران.مقدار متوسط تشعشع زمینه در جهان ۳ میلی‌سیورت (mSv) در سال است. در رامسر این عدد ۱۰۰ میلی‌سیورت در سال است. در سال ۱۹۹۰، مهدی سهرابی از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در یک مقاله از خانه‌ای صحبت کرد که سطح تشعشع آن ۱۳۲ میلی‌سیورت در سال بود. برای درک این عدد، خوب است توجه کنید در یک اسکن توموگرافی از مغز (CT Scan) بیمار تنها ۱۰ میلی‌سیورت دریافت می‌کند. پس زندگی در آن خانه مثل این است که ماهی یک بار اسکن مغزی کنید.علت این تشعشع بالا چیست؟ خوب چشمه‌های جوشان غنی از رادیوم، از دل زمین بیرون می‌آیند و مواد رادیواکتیو و مخصوصن گاز رادون را آزاد می‌کنند. رادون ۲۲۶ یک گاز بی‌اثر ولی رادیواکتیو است که در رامسر غلظت بالاتری دارد.توضیح: رامسر بیش‌ترین تشعشع طبیعی را دارد. آلوده‌ترین نقطه‌ی کره زمین به‌خاطر زباله‌ی اتمی، دریاچه‌ای نزدیکی چلیابنسک در روسیه است. یک ساعت ایستادن در کنار این دریاچه می‌تواند منجر به مرگ شود.منبع: جاهای زیادی را خواندم ولی این گزارش از جواد مرتضوی از دانشگاه کیوتو خیلی خوب است.پانوشت: در حادثه‌ی چرنوبیل، میزان تشعشع متوسط در ۲۰ سال اخیر حداکثر ۲۵ میلی‌سیورت بوده است. یعنی رامسر از چرنوبیل آلوده‌تر است. با این که در کل با جادی موافقم، به نظر می‌رسد چرنوبیل بیش‌تر یک ابزار سیاسی باشد برای قانع کردن افکار عمومی. به نظر من این روش اطلاع‌رسانی زیاد شایسته نیست روش ریاضی غیرعملی است. پس چگونه شناخت به دست آوریم؟ در پست‌های بعد می‌گم که اصولن شناخت چی هست.پانوشت: می‌خواهم یک سفر نسبتن طولانی بروم. آن جایی که می‌روم دسترسی کمتری به اینترنت خواهم داشت. ممکن است وبلاگ را کمتر به‌روز کنم ولی حتمن هر دو-سه روز می‌نویسم. اگر هم دیگر ننوشتم معلوم می‌شود که بلایی سرم آمده. :))

ASHKAVAND_ESFAHAN_ SPIDER

Do you know the flying spider?
 There is the high-speed jet stream which run over Japan from the west to the east. It is known by Japan uses this at the World War II final stage, and having sent a balloon bomb to America. If the spider is sent on jet stream on the Japanese sky, the spider can go to America.
 There is no information In a dictionary : Random-House Dictionary of English Language(The unabridged edition ). We can find a information in encyclopedia in Japanese. Gossamer : in calm weather , esp. in autumn, a thread or a web of this substance. In this case a spider cannot fly in the air if there is not an ascending current of air. For spider to begin independence life and disperses ,there are various ways . Catching ascending current of air, and to go to the distant ground is the one of them.

 Flying in the air of a spider are called as ballooning. Two ways of causes are thought about so that this phenomenon occurs.
(1)  It is a fine day, that hardly feels wind , an ascending current of air is easy to come to occur. Child spider which hatched in such a day, the spider rise up on a rod of stumps of rice , put up his hip toward the sky, and develop the thread , then the thread grow up steadily by ascending current of air high in the sky. Among them thread gains buoyancy and pulls child spider which cling to a rod, and pull the spider to the sky. If some good situation of a current of air, there is an aerial flight to the considerably distant ground.
 In Japan, warm weather in early spring or in late autumn, it is the good condition. Japanese call it snow send(YKIOKURI in Japanese) in early spring or inviting snow(YUKIMUKAE in Japanese) in late autumn. An airplane of an open seat of American agricultural administration ministry was find the fact that poured a spider into a net, at altitude of 5 miles (8000 m), temperature zero degree. The fact show that a spider is sent on to sky by an ascending current of air , which was obtained more to about 5000 m. This phenomenon was called Gossamer in the West, and it was known for a long time. It was Saburo NISIKI who did a thorough study about Gossamer. His study spread through a global scale. You can find the career of Mr. NISIKI in the following URL.
 http://kbic.ardour.co.jp/%7Emaco513/nishiki.htm
 Because his book is out of print, I will quote a famous book "flight spider"(in Japanese) (Marunouchi publication ,1972) partly as follows.
 An altitude of 8000 m say to jet stream that they do one and a rotation of the earth in the sky of 12000 m from lat. 30 degrees N to 50 degrees N.  We tries to suppose a spider is sent on this current of air. When the spiders which we observed got on an ascending current of air well until now, it can arrive at jet stream in about 6 hours, because it is about 50 cm per second. The speed that a spider flies in ground is around 30 cm per second, but it is quicker than it when having been sent on an ascending current of air. If an ascending current of air is the most favorable and becomes 1m per second, I get on this current of air in about 3 hours. Because jet stream is about 80 m per second west wind, it reaches the sky of the American Continent after seven or eight days.
 Will it be given life a spider low temperature of the sky equal to or more than an altitude of 10000 m? There is experience when Belgian stratosphere balloon student rose with a balloon of a black painting. According to it, he say that "the outside temperature was equal to or less than 20 degrees below zero in the sky of 50000 feet(15000 m), but I am hot in a gondola so that black paint absorbs solar heat and was unbearable. Temperature of atmosphere in 15000m sky is about minus 20 degrees. As for the temperature of the sky of an altitude of 50000m is 0 degree, 15000m with temperature minus 20 degree ,temperature at 10000m will be minus10 degrees. As a spider on the snow with a boundary of life and death is minus 10 degrees, temperature of the sky of an altitude of 10000m is just on the border.
There is not a change of weather by fine weather in jet stream. If it is a black spider, he can take enough in solar heat. If a spider is sent on jet stream, he can cross over the Pacific . The investigation of American agricultural administration ministry, caught spider was a mainly black spider. It was given to the Shimbun (March 28, 1955 that a double spider inhabited moss of dark reddish-brAsahiown on a mountain of the South Pole. It is interest this is for it to be thought in conjunction with aerial movement of a spider and cold understands a spider how It shows that spider is strong for cold.
Return

اشکاوند

روزگار به من آموخت به هرچه دل می بندی باید همسنگش , توان دل کندن را نیز داشته باشی
اشکاوند اشکاوند
اشکاوند اشکاوند

بعضی ها با قلاب دروغ ماهی حقیقت را صید می کنند
اشکاوند اشکاوند

خللاق وعظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با کوچکان معلوم می شود

مقدس ترین وظیفه انسان نیکی است علی الخصوص به کسانی که از آنان روزی بدی دیده است.

Tuesday, July 11, 2006

هیلاری وبیل کلینتون

آفتاب: ایالات متحده آمریکا در زمان ریاست جمهوری یک دموکرات بیش از هر زمان دیگری در تاریخ خود، در آرامش و رفاه اقتصادی به سر برد، دموکراتی که برای نخستین بار پس از کندی برای دور دوم ریاست جمهوری هم انتخاب شد و در زمان حضور خود در رأس قدرت، کسری اقتصادی آمریکا را به افزایش درآمد تبدیل کرد.این دموکرات کسی نیست جز ویلیام جفرسون کلینتون که در طول ریاست جمهوری خود در برابر منتقدانش از چندین رسوایی شخصی دفاع کرد و بیشترین رشد اقتصادی را از اوایل دهه 60 میلادی برای کشورش به ارمغان آورد.بیل کلینتون همچنین از ارتش آمریکا برای مقابله با جنگ های پاکسازی نژادی در بوسنی و کوزوو استفاده کرد و تمامی این موفقیت ها را در حالی کسب کرد که از انتقادات شخصی حزب دست راستی جمهوری خواه، در امان نبود. وی در دو دوره خود نرخ بیکاری و تورم را به پایین ترین میزان رساند و مازاد بودجه کسب کرد. بیل کلینتون پس از خروج از کاخ سفید در پایان دومین دور ریاست جمهوری خود به فعالیت خود در بنیاد کلینتون، کتابخانه کلینتون و نیز چاپ کتاب زندگی خود ادامه داده است.
پسر کوچکیکه می خواست رئیس جمهور شود پرزیدنت کلینتون در روز 19 آگوست سال 1946 در آرکانزاس چشم به جهان گشود و از زمانی که بسیار کوچک بود می خواست رئیس جمهور شود. او از زمان تحصیل شیفته سیاست بود و نخستین بار در سال 1974 در انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا شرکت کرد که انتخاب نشد ولی پس از آن به سمت دادستان کل ایالات خود منصوب شد.او در سال 1978 در سن 32 سالگی به عنوان جوان ترین فرماندار در کشور و در تاریخ آرکانزاس کار خود را آغاز کرد و پس از چهار دوره فرمانداری این ایالت، در سال 1992 کاندیدای دموکرات ها برای ریاست جمهوری شد.کلینتون برای راه یابی به کاخ سفید ،وعده تغییرات اقتصادی را داده و تمرکز دموکرات ها را بر رفاه اقتصادی، اشتغال و اصلاحات مالیاتی قرار داده بود. وی همچنین در حمایت از اهداف آزادی خواهانه ای چون تبدیل هزینه های نظامی به مصارف داخلی، کنترل سلاح، سقط جنین قانونی، حفظ محیط زیست، فرصت های برابر شغلی و آموزشی، بیمه ملی سلامت و حقوق هم جنس گرایان بسیار قاطعانه عمل کرد.
اقتصاد بهتر است یا اخلاق کلینتون در دوره نخست خود با مخالفت شدید کنگره با ابتکار اصلاحات سلامتی مواجه شد و در پاسخ به انتقادهای روز افزون جمهوری خواهان، در کمال قاطعیت و قدرت از امضای بودجه بحث برانگیز آنها خودداری کرد.
پس از آن اکثر آمریکایی ها رئیس جمهور را به کنگره ترجیح دادند و همین باعث شد که وی در سال 1996 مجدداً برای سمت ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شود.
در عرصه داخلی بیل کلینتون دو بحران را پشت سر گذاشت که اولی در مورد اصلاحات سلامتی و دیگر در مورد پنهان کاری در مورد رابطه خود با مونیکا لونیسکی منشی کاخ سفید بود ولی گویا مردم آمریکا بیش از روابط شخصی رئیس جمهور خود به موفقیت های او در کاهش کسری بودجه و رشد اقتصادی اهمیت می دادند.
در نهایت،‌ کم رنگ شدن جمهوری خواهان در کنگره و سنا موجب شد که کلینتون یا همسر وی در این رابطه محکوم نشوند. در عرصه خارجی کلینتون در مذاکرات صلح ایرلند شمالی، دیکتاتوری هائیتی، توقف جنگ در بوسنی و کوزوو چندین موفقیت حاصل کرد ولی در ایفای نقش در قطع نسل کشی رواندا و مذاکرات صلح میان اسرائیل و فلسطین ناکام ماند.
ماجرای رسوایی مونیکا لونیسکی در ژانویه سال 1998 و در دوم ریاست جمهوری پرزیدنت کلینتون، اخباری مبنی بر رابطه وی با منشی خود در کاخ سفید منتشر شد که علاوه بر برداشت سیاسی، جنبه قانونی هم داشت. بیل کلینتون در تحقیقاتی که از وی به عمل آمد، واقعیت را بیان نکرد و به نظر برخی استعفای وی تنها راه چاره بود. اما در شهادتی که کلینتون در ماه آگوست داد، رفتار نامناسب خود را با مونیکا لونیسکی تایید کرد که باعث ناراحتی خانواده اش شده بود ولی قبول نکرد که دروغ گفته یا دیگران را وادار به بیان مطالب غیرواقعی کرده باشد.
او در نهایت تبرئه شد و در حالی که دو سال از ریاست جمهوری او باقی مانده بود، در کاخ سفید ماندگار شد.
همشهری بیل در نیویورک کلینتون پس از ترک کاخ سفید به نیویورک رفت و اکنون در آنجا اقامت دارد. او سپس کتاب خود را با عنوان «زندگی من» منتشر کرد که تبدیل به پر فروش ترین ها در جهان شد.
وی علاوه بر این کار بنیاد «کلینتون» را ایجاد کرد که با هدف مبارزه با ایدز، بهبود اقتصادی فقرا و مصالحه قومی و نژادی فعالیت می کند. او که از جمله جوان ترین سیاستمردانی بود که کاخ سفید را ترک کرده است، به عنوان یکی از زیرک ترین سیاستمداران دموکرات هم شهرت دارد.
هیلاری ؛ همسر همیشه همراه شریک زندگی و شریک سیاسی بیل کلینتون، هیلاری رودهام کلینتون ،همسر او است که نقشی کلیدی در دولت آمریکا ایفا کرده و فعالیت های مستمر وی موجب شده که بیش از سایر همسران روسای جمهور آمریکا مقبولیت عمومی داشته باشد. به علاوه پس از ماجرای مونیکا لونیسکی، میزان محبوبیت او در دور دوم ریاست جمهوری کلینتون بالاتر هم رفت.
تنها فرزند هیلاری و بیل دختری است به نام «چلسی» که متولد سال 1980 بوده و تمام کودکی خود را در اوج فعالیت های دو شخصیت سیاسی آمریکا سپری کرده است.
با این حال کلینتون و همسرش از همان ابتدای کودکی وی، سعی داشتند که چلسی را به دور از توجه رسانه ها بزرگ کنند و حتی سخت ترین منتقدان آنها هم شیوه تربیت موفقیت آمیز آنها را قبول داشته اند.
بیشترین فشار در زندگی خانوادگی کلینتون ها زمان بر ملا شدن رسوایی لوینیسکی بود که در آن زمان همیلاری مانند زمان انتخابات در کنار بیل ایستاد و از همسرش حمایت کرد.
خانم کلینتون، رئیس جمهور آینده آمریکا؟هیلاری پیش از کاندید شدن بیل کلینتون برای ریاست جمهوری آمریکا، وکیلی زبردست بود و در حلقه دموکرات ها از جمله مدافعان حقوق کودکان محسوب می شد.
ولی بیشتر مردم آمریکا پس از حمایت های وی از همسرش در انتخابات سال 1992 او را شناختند. با اینکه پیش از وی هم همسران روسای جمهور سابق سعی کرده بودند که نقشی اساسی در زندگی سیاس همسرانشان ایفا کنند ولی هیچ یک به اندازه هیلاری موفق نبودند او در حمایت های خود از بیل کلینتون و مشروعیت وی در واقع راه را برای آینده سیاسی خود باز کرد و اعلام کرد که می خواهد سناتور شود.
با اینکه بسیاری از تصمیم های هیلاری برای حضور در عرصه سیاست و تبدیل شدن به بازیگری اصلی در دولت آمریکا مشابه زنان دیگری بود که همسرانشان ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشتند ولی آخرین تصمیم وی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 کاری است که شاید پیش از او کسی به صرافت آن نیفتاده باشد.

BOMBING

TOP SECRET TOP SECRET Auth: C.O., Site Y, N.M. Initials: Date: 12 May 1945 This document consists of 7 Page(s) No. 1 of 4 Copies, Series A U-13-XIX-1A DECLASSIFIED E.O. 11653, Sec. 3(E) and 5(D) or (6) NND 730039 By ERC NARS, Date 6-4-74
12 May 1945Memorandum For: Major General L. R. GrovesSubject: Summary of Target Committee Meetings on 10 and 11 May 1945
1. The second meeting of the Target Committee convened at 9:00 AM 10 May in Dr. Oppenheimer's office at Site Y with the following present: General Farrell Dr. C. Lauritsen
Colonel Seeman Dr. Ramsey
Captain Parsons Dr. Dennison
Major Derry Dr. von Neumann
Dr. Stearns Dr. Wilson
Dr. Tolman Dr. Penney
Dr. Oppenheimer
Dr. Bethe and Dr. Brode were brought into the meeting for discussion of Item A of the agenda. During the course of the meeting panels were formed from the committee members and others to meet in the afternoon and develop conclusions to items discussed in the agenda. The concluding meeting was held at 10:00 AM 11 May in Dr. Oppenheimer's office with the following present: Colonel Seeman Dr. Stearns
Captain Parsons Dr. Von Neumann
Major Derry Dr. Dennison
Dr. Tolman Dr. Penney
Dr. Oppenheimer Dr. Ramsey
Dr. Wilson
2. The agenda for the meetings presented by Dr. Oppenheimer consisted of the following:
A. Height of DetonationB: Report on Weather and OperationsC: Gadget Jettisoning and LandingD: Status of TargetsE: Psychological Factors in Target SelectionF: Use Against Military ObjectivesG: Radiological EffectsH: Coordinated Air OperationsI: RehearsalsJ: Operating Requirements for Safety of AirplanesK: Coordination with 21st Program
3. Height of Detonation
A. The criteria for determining height selection were discussed. It was agreed that conservative figures should be used in determining the height since it is not possible to predict accurately the magnitude of the explosion and since the bomb can be detonated as much as 40% below the optimum with a reduction of 25% in area of damage whereas a detonation 14% above the optimum will cause the same loss in area. It was agreed that fuses should be prepared to meet the following possibilities:
(1) For the Little Boy the detonation heights should correspond to a pressure of 5 psi, a height of the Mach-stem of 100 feet and a magnitude of detonation of either 5,000 or 15,000 tons of H.E. equivalent. With present knowledge the fuse setting corresponding to 5,000 tons equivalent would be used but fusing for the other should be available in case more is known at the time of delivery. The height of detonation corresponding to 5,000 and 15,000 tons are 1550 feet and 2400 feet, respectively.
(2) For the Fat Man the detonation heights should correspond to a pressure of 5 psi, a height of the Mach-stem of 100 feet, and a magnitude of explosion of 700, 2,000, or 5,000 tons of H.E. equivalent. With the present information the fuse should be set at 2,000 tons equivalent but fusing for the other values should be available at the time of final delivery. The heights of detonation corresponding to 700, 2,000, and 5,000 tons are 580 feet, 1,000 feet and 1,550 feet, respectively. Trinity data will be used for this gadget.
B. In the case of the Fat Man delay circuits are introduced into the unit for purposes which make the detonation of the bomb 400 feet below the height at which the fuse is set. For this reason as far as the Fat Man is concerned the fuse settings should be 980 feet, 1,400 feet, or 1,950 feet.
C. In view of the above it was agreed by all present that fuses should be available at four (4) different height settings. These heights are 1,000 feet, 1,400 feet, 2,000 feet and 2,400 feet. With present information the 1,400 feet fuse would be most likely to be used for both the Fat Man and the Little Boy. (Later data presented by Dr. Brode modify the above conclusions on fusing and detonating heights; the differential height for the Little Boy is 210 feet and for the Fat Man 500 feet. For this reason some of the above figures must be revised).
4. Report on Weather and Operations
A. Dr. Dennison reported on the above subject. His report essentially covered the materials in his Top Secret memo of 9 May - Subject: "Preliminary report on Operational Procedures". For this reason his report will not be repeated here but is attached as an appendix. It was agreed by those present that the mission if at all possible should be a visual bombing mission. For this we should be prepared to wait until there is a good weather forecast in one or more of three alternative targets. There is only a 2% chance in this case that we will have to wait over two weeks. When the mission does take place there should be weather spotter aircraft over each of three alternative targets in order that an alternative target may be selected in the last hour of the flight if the weather is unpromising over the highest priority target.
B. In case the aircraft reaches the target and finds, despite these precautions that visual bombing is impossible, it should return to its base provided that it is in good operating condition. Only if the aircraft is in sufficiently bad shape that it is unlikely that it can return to base and make a safe landing or if it is essential that the drop be made that day should the drop be made with radar equipment. For this purpose it may be desirable to have an Eagle radar equipped plane accompany the mission in order that formation bombing with the Eagle plane in the lead can be made to obtain the increased accuracy from Eagle. A final decision as to the desirablity of this emergency procedure can only be made after further combat experience is obtained with Eagle aircraft. In any case every effort should be made to have the mission such that blind bombing will be unnecessary.
C. It was agreed that Dr. Stearns and Dr. Dennison should keep themselves continuously informed as to radar developments. If at any time new developments are available which show in combat a marked improvement of accuracy the basic plan may be altered.
D. It was agreed that Shoran was a very promising development for the 21st Bomber Command but that we should make no plans to use Shoran until its success is fully confirmed in normal bombing missions in that area.
E. The plan to use the gadget with visual bombing even though this may require a one day to three weeks delay requires that the gadget be such that for a period of at least three weeks it can be held in readiness in such a state that on twelve hours notice it can be prepared for a combat mission. No difficulty in this regard was foreseen by those present.
5. Gadget Jettisoning and Landing
A. It was agreed that if the aircraft has to return to its base with the gadget and if it is in good condition when it has reached there, it should make a normal landing with the greatest possible care and with such precautions as stand-by fire equipment being held in readiness on the ground. This operation will inevitably involve some risks to the base and to the other aircraft parked on the field. However, the chance of a crash when the aircraft is in good condition and the chances of a crash initiating a high order explosion are both sufficiently small that it was the view of those present that the landing operation with the unit under these circumstances was a justifiable risk. Frequent landings with inert and H.E. filled units have been made in the past. Training in landing with the unit should be given to all crews who carry an active unit.
B. In case the aircraft returns to its base and then finds that it cannot make a normal landing it may be necessary to jettison the bomb. In the case of the Fat Man this can probably best be accomplished by dropping the bomb into shallow water from a low altitude. Tests on this will be carried out with both inert and live units. In the case of the Little Boy the situation is considerably more complicated since water leaking into the Little boy will set off a nuclear reaction, and since the American held territory in the vicinity of the base is so densely filled that no suitable jettisoning ground for the Little Boy has been found which is sufficiently devoid of moisture, which is sufficiently soft that the projectile is sure not to seat from the impact, and which is sufficiently remote from extremely important American installations whose damage by a nuclear explosion would seriously affect the American war effort. The best emergency procedure that has so far been proposed is considered to be the removal of the gunpowder from the gun and the execution of a crash landing. In this case there is no danger of fire setting off the gun and the accelerations should be sufficiently small to prevent seating of the projectile by the impact. Tests on the feasibility of unloading the gun powder in flight will be conducted.
C. It was agreed that prior to actual delivery some form of instructions should be prepared as a guide to the senior man on the aircraft as to procedures to be followed in cases of different types of disasters.
6. Status of Targets
A. Dr. Stearns described the work he had done on target selection. He has surveyed possible targets possessing the following qualification: (1) they be important targets in a large urban area of more than three miles in diameter, (2) they be capable of being damaged effectively by a blast, and (3) they are unlikely to be attacked by next August. Dr. Stearns had a list of five targets which the Air Force would be willing to reserve for our use unless unforeseen circumstances arise. These targets are:
(1) Kyoto - This target is an urban industrial area with a population of 1,000,000. It is the former capital of Japan and many people and industries are now being moved there as other areas are being destroyed. From the psychological point of view there is the advantage that Kyoto is an intellectual center for Japan and the people there are more apt to appreciate the significance of such a weapon as the gadget. (Classified as an AA Target)
(2) Hiroshima - This is an important army depot and port of embarkation in the middle of an urban industrial area. It is a good radar target and it is such a size that a large part of the city could be extensively damaged. There are adjacent hills which are likely to produce a focussing effect which would considerably increase the blast damage. Due to rivers it is not a good incendiary target. (Classified as an AA Target)
(3) Yokohama - This target is an important urban industrial area which has so far been untouched. Industrial activities include aircraft manufacture, machine tools, docks, electrical equipment and oil refineries. As the damage to Tokyo has increased additional industries have moved to Yokohama. It has the disadvantage of the most important target areas being separated by a large body of water and of being in the heaviest anti-aircraft concentration in Japan. For us it has the advantage as an alternate target for use in case of bad weather of being rather far removed from the other targets considered. (Classified as an A Target)
(4) Kokura Arsenal - This is one of the largest arsenals in Japan and is surrounded by urban industrial structures. The arsenal is important for light ordnance, anti-aircraft and beach head defense materials. The dimensions of the arsenal are 4100' x 2000'. The dimensions are such that if the bomb were properly placed full advantage could be taken of the higher pressures immediately underneath the bomb for destroying the more solid structures and at the same time considerable blast damage could be done to more feeble structures further away. (Classified as an A Target)
(5) Niigata - This is a port of embarkation on the N.W. coast of Honshu. Its importance is increasing as other ports are damaged. Machine tool industries are located there and it is a potential center for industrial despersion. It has oil refineries and storage. (Classified as a B Target)
(6) The possibility of bombing the Emperor's palace was discussed. It was agreed that we should not recommend it but that any action for this bombing should come from authorities on military policy. It was agreed that we should obtain information from which we could determine the effectiveness of our weapon against this target.
B. It was the recommendation of those present at the meeting that the first four choices of targets for our weapon should be the following: a. Kyoto
b. Hiroshima
c. Yokohama
d. Kokura Arsenal
C. Dr. Stearns agreed to do the following: (1) brief Colonel Fisher thoroughly on these matters, (2) request reservations for these targets, (3) find out more about the target area including exact locations of the strategic industries there, (4) obtain further photo information on the targets, and (5) to determine the nature of the construction, the area, heights, contents and roof coverage of buildings. He also agreed to keep in touch with the target data as it develops and to keep the committee advised of other possible target areas. He will also check on locations of small military targets and obtain further details on the Emperor's palace.
7. Psychological Factors in Target Selection
A. It was agreed that psychological factors in the target selection were of great importance. Two aspects of this are (1) obtaining the greatest psychological effect against Japan and (2) making the initial use sufficiently spectacular for the importance of the weapon to be internationally recognized when publicity on it is released.
B. In this respect Kyoto has the advantage of the people being more highly intelligent and hence better able to appreciate the significance of the weapon. Hiroshima has the advantage of being such a size and with possible focussing from nearby mountains that a large fraction of the city may be destroyed. The Emperor's palace in Tokyo has a greater fame than any other target but is of least strategic value.
8. Use Against "Military" Objectives
A. It was agreed that for the initial use of the weapon any small and strictly military objective should be located in a much larger area subject to blast damage in order to avoid undue risks of the weapon being lost due to bad placing of the bomb.
9. Radiological Effect
A. Dr. Oppenheimer presented a memo he had prepared on the radiological effects of the gadget. This memo will not be repeated in this summary but it is being sent to General Groves as a separate exhibit. The basic recommendations of this memo are (1) for radiological reasons no aircraft should be closer than 2-1/2 miles to the point of detonation (for blast reasons the distance should be greater) and (2) aircraft must avoid the cloud of radio-active materials. If other aircraft are to conduct missions shortly after the detonation a monitoring plane should determine the areas to be avoided.
10. Coordinated Air Operations
A. The feasibility of following the raid by an incendiary mission was discussed. This has the great advantage that the enemies' fire fighting ability will probably be paralyzed by the gadget so that a very serious conflagration should be capable of being started. However, until more is learned about the phenomena associated with a detonation of the gadget, such as the extent to which there will be radio-active clouds, an incendiary mission immediately after the delivery of the gadget should be avoided. A coordinated incendiary raid should be feasible on the following day at which time the fire raid should still be quite effective. By delaying the coordinated raid to the following day, the scheduling of our already contemplated operations will not be made even more difficult, photo reconnaissance of the actual damage directly caused by our device can be obtained without confusion from the subsequent fire raid, and dangers from radio-active clouds can be avoided.
B. Fighter cover should be used for the operation as directed by the 21st Bomber Command.
11. Rehearsals
A. It was agreed by all that very complete rehearsals of the entire operation are essential to its success. It is possible for thirty (30) pumpkin units for this purpose to be shipped from this country in June with perhaps sixty (60) being shipped in July. These rehearsals overseas should take place beginning in July. At least some of the rehearsals should be very complete including the placing of spotter aircraft over the alternative targets, use of fighter cover, etc. Even though it is hoped that radar will not be used some rehearsals of radar operations are required in order that the operations may be carried out successfully if emergency arises for which they are required.
12. Operating Requirements for Safety of Aircraft
A. Dr. Penney reported some very encouraging information he had just received from England in this respect. His previous information was that no one could guarantee the safety of a large aircraft at blast pressures greater than 1/2 lb. per square inch. However, in some recent experiments in England large aircraft have been flown over detonations of 2,000 lbs. of TNT and pilots have not objected to going as low as 900 feet. On this basis with a 100,000 ton total equivalent energy release or a 64,000 ton equivalent blast energy 23,000 feet would be a safe altitude on the basis of these experiments if allowance is made for the rarefaction of the atmosphere at high altitudes. However, due to the greater duration of the blast in our case, the safe height will probably be somewhat greater.
13. Coordination with 21st Program
A. This matter was included as part of the other discussion and is included in previous paragraphs of this summary.
14. It was agreed that the next meeting of the Target Committee should take place at 9:00 AM EWT on 28 May in Room 4E200 of the Pentagon Building in Washington. Dr. Oppenheimer recommended and others agreed that either Captain Parsons and/or Dr. Ramsey should attend this meeting.
15. In view of the high classification of the minutes of this meeting it was agreed that copies should not be sent to those present but that instead one copy should be kept on file in General Groves' office, one copy in Dr. Oppenheimer's office, and one copy in Captain Parson's office. [signature]
[signature]
Major J. A. Derry
Dr. N. F. Ramsey
dc
Distribution:Copy 1: Maj Gen L. R. GrovesCopy 2: Capt. ParsonsCopies 3 & 4: J. R. Oppenheimer

Sunday, July 09, 2006

خداوند خوبیها

به نام خداوند خوبیها و به نام خداوند زیباییها خدایا بد روزگاریه.....روزا روز نامردیهاگه مرد باشی له می شی....باعث خنده ی مردم می شیخدایا!همه تو سختی ازت گله دارن......یادتو تو خوشیا جا می ذارنتا مشکلی میاد خدا خدا می کنن...اسمتو شب و روز صدا می کننتو "خدایی"جواب می دی.........تشنه های مهرتو تو آب میدیاما اینا از عشق تو زود سیر می شن...کاسه ی عشقتو می زنند و می شکنندباز میرن راهه دیگه جای دیگه......آخ خدایا این راه آدمیته!!!قبلنا هر چی که بود.....بزرگا اگر چه از سنگ بودنبچه ها مهربون بودن.....دستاشون گرم و صمیمی....چشاشون آینه بودنقدیما کمه کمش بچه هامون می خندیدنبا خندشون غصه ها رو از خاطرمون می دزدیدنحالا بچه هام دروغ میگنمن یه بچه ی یه ماهه دیدم الکی گریه می کرد!حالا دیگه بچه ها هم.....خندرو از زندگیمون کم می ذارناونام دیگه غصه هارو خوب می دوننحالا دیگه اونا هم خوب می دونن....دنیامون دسته کیه!اونام دیگه خوب می دونن..بهشون دروغ می گیم وقتی می گیماگه بابا حق کسی رو می خورهواسه اینه که گشنه نمونیم...یا اگه بزرگ شدین تو زندگی کم نیاریناین همه زشتی و زشتی..مثل ارثی ازمون به بچه هامون می رسهاونا این همه دروغ وزود زود یاد می گیرنخوبی رو گم می کنن بدی رو جاش می ذارناونام یه روز مثل ما بزرگ میشنرنگ گناه رنگ دروغ یه گرگ میشناینا رسم آدمیته خدا ؟؟؟؟اینه اون آدمی که عاشقشی خدا
"افرا"

خواص گیاهان

خواص برخي از گياهان : ليمو ترش ،‌ سير ، بادام
ليمو ترش: ترشي آن باعث سفيدي و محكم شدن پوست مي شود ، ‌ضد عفوني كننده است وهر نوع باكتري را از بين مي برد.از جمله مركباتي است كه به ترشح غدد لنفاوي وهضم غذاكمك مي كند. از آ ن ميتوان به عنوان يك رژيم غذايي مفيد وسودمند استفاده كردسير : به عنوان ضدعفوني كننده عمل مي كند و در بهبود بيماري هاي قلبي ، جلوگيري از پيشرفت سلول هاي سرطاني و پايين آوردن فشار خون بسيار مؤثر است . در از بين بردن باكتريها و ويروسها و عفونت هاي قارچي نيز تاثير داشته، و از لخته شدن خون جلوگيري مي كند . بوي سير براي بدن بسيار مؤثر استبادام : براي تهيه ماسك صورت از آن استفاده ميشود. يك ماده غذايي مقوي است مصرف يك مشت بادام به طور قابل توجهي ميزان چربي خون را پايين مي آورد . بادام داراي مقدار زيادي پروتئين ، فيبر ، كلسيم ، ‌منيزيم ، پتاسيم و ويتامين اي و آهن است.همراه رژيم غذايي كم چربي شامل ميوه ها و سبزي ها از آن استفاده مي شود . ويتامين موجود در بادام از ايجاد سلول هاي سرطاني در بدن و امراض و حملات قلبي جلوگيري مي كند و خطر ابتلا به بيماري ديابت ،‌آلزايمر و ديگر بيماري ها را كاهش مي دهدادامه دارد

Monday, July 03, 2006

اعتراضات رسمی یک نی نی 14 ما هه

اعتراضات رسمی یک نی نی چهارده ماهه! با تکیه بر ضرب المثل مشهور؛ فلفل نبین چه ریزه، بشکن بریز تو آبگوشت!!!

آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی پیاز خورده ی غیر پاستوریزه، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشده ات را به سر و صورت حساس من نمالید! plz

خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!

پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد!

مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده، و با تکان دادن سر و لبهایش " بول بول بول بول" می کند! زهرمار، درد، مرض، کوفت! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی! جیش کنی تو شلوارت!

مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی، که اختیارش رو دارم! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید!

آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید! اکشن بودن دعوا به همین چیزاست!

خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! این عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست، بلکه موجب می شود که شیرتان بوی" بچه سوسک مرده" بدهد.

آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ جیش خود ندارند و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا "پووووووف" می کنید به حداقل می رسد! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم!

یاد یار

از عذاب رفتن تو می سوزم تو اوج غربت
واسه بودن با تو ندارم يک لحظه فرصت
اينجا اشک تو چشام را به کسی نشون ندادم
اگه بشکنه غرورم خم به ابروم نميارم
وقتی نيستی هر چی غصه است تو صدامه
وقتی نيستی هر چی اشکه تو چشامه
از وقتی رفتی دارم هر ثانيه از غصه رفتنت می سوزم
کاشکی بودی و می ديدی که چی آوردی
حالا عکست تنها يادگاره از تو
خاطراتت تنها باقی مونده از تو
وقتی نيستی ياد تو هر نفس آتيش می زنه به اين وجودم
کاش از اول نمی دونستی من عاشق تو بودم

نوشته شده توسط احمد شفیعیان مورخه 12/4/1385

در سفر رییس محترم جمهور قبلی جناب آقای خاتمی به اصفهان ودیدار از خانواده شهدای اشکاوند
مقرر گردید که خیابان اصلی اشکاوند حد فاصل سه راه اشکاوند_پل چوم تعریض و مرمت گردد
که خوشبختانه به همت مردم وتلاش شورا در حال انجام است ولی متاسفانه به دلیل عدم همکاری کامل دولت وتعدادی از اهالی محل
کار به کندی انجام می شود که امیدوارم با تلاش شورا و همکاری دولت و اهالی محل مشکل مرتفع گردد